نتایج جستجوی عبارت «خوشنویسان قلم نسخ شواهد مرکب کتابخانه ملی کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار خط نسخ نستعلیق شکسته کتابخانه کاخ-موزه گلستان استاد بیانی محمد حسین نیریزی فرزند ملامحمدتقى خضربن عطاءاللّه موصلى بیضاوى قاضى کتابخانه مدرسه عالى سپهسالار (مطهرى) محمدحسن نیرى» در نوشته‌های دانشنامه مشاهیر:
نمودار خاندان سیدقطب الدین محمد حسینی
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » خاندان سید جلال الدین عبدالله حسینی » خاندان سید قطب الدین محمد حسینی »
   ...
دکتر حسین آزاد
دانشنامه مشاهیر » نامداران معاصر نیریز »
 زندگینامه دکتر حسین آزاد حسین آزاد، متولد اسفند 1316، نی ریز فارس  - اخذ مدرک دیپلم کشاورزى در مهرماه 1335 از دانشسراى کشاورزى شیراز  - اخذ مدرک دیپلم آزاد علمی در سال 1338  - اخذ مدرک لیسانس روانشناسى از دانشگاه تهران 1348  - اخذ مدرک فوق لیسانس روانشناسى از دانشگاه تهران 1352  - اخذ مدرک دکتراى روانشناسى بالینى کودک از دانشگاه USIU  در سال 1981  - تألیف ده ها مقاله علمى و حضور توأم با ارائه مقاله در کنفرانس های علمی متعدد   برخی از آثار تألیفی...
شجره نامه نوادگان قطب الدین حیدر
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » خاندان سید جلال الدین عبدالله حسینی » خاندان سید قطب الدین محمد حسینی »
     ...
آثار ساکت نیریزی
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » ساکت نیریزی »
از او جز مقدّمه‌‌‌اى که بر  دبستان الفرصه (دیوان فرصت) نگاشت و اشعارى پراکنده، اثرى در دست نیست. ساکت در حدود 1333 ه .ق. دیباچه‌‌‌اى بر دیوان فرصت‌‌‌الدوله نگاشت و ضمن آن به شرح احوال و آثار فرصت‌‌‌الدوله و معرفى پدر، پدربزرگ و جد او پرداخت و در آخر نیز با قصیده‌‌‌اى در مدح و ستایش فرصت‌‌‌الدوله و اثر او (دبستان الفرصه) آن را به پایان رساند.  اما قصیده او در تقریظ دبستان الفرصه: حَبَّذا مِنْ ذلک النظم البدیع المستطاب       ...
غزلیات عمان نیریزی
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » عمان نیریزی » آثار عمان نیریزی »
 چنان به دیده و دل جاگرفته‏ اى یارا                          که نیست دیده و دل، سوى دیگرى ما را قسم به جان عزیزت، که از تطاول عشق                          نمانده تاب و تحمل، دل شکیبا را اثر نمى‏ کند اندر دل تو ناله من                                 ...
مسمّط در مدح و ستایش مولا امیرالمؤمنین على(ع)-(اثر شهاب نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » شهاب نیریزی » آثار شهاب نیریزی » قصاید »
حلقه بر در جانم، زد ندیم روحانى                کاى ادیب دانشمند، وى حکیم ربانى   چشم جان و دل بگشا، کز فروغ یزدانى            خنده مى‏زند گلبن، طعنه بادِ بُستانى از بدایع حکمت بر صنایع مانى منعم حقیقى را لا تَعُد بود نعمت                     ریزه خوار خوان او، آفرینش از قسمت غنچه چون مسیحا بین، درتکلّم از حکمت              وز شکوفه گلبن را، بین به پرده عصمت مریمى بود حُبْلى ، در حجاب نورانى چشم نرگس فتّان ، بى دلیل، فتّان نیست                زلف سنبل مفتول ، بى‏سبب پریشان...
شرح احوال محمد صفی نیریزی
دانشنامه مشاهیر » کاتبان و خوشنویسان نیریز » محمد صفی نیریزی »
محمد صفی نی‌ریزی، از نسخ نویسان گمنام که در نی‌ریز می‌زیسته است. یک نسخه قرآن کریم به قلم او باقی است که با توجه به رقم آن، به‌احتمال از نوادگان میرزا احمد نی‌ریزی بوده است. قرآن: به قلم نسخ و رقاع غبار متوسط با رقم: «محمد صفی بن ... محمدباقر بن میرزا احمد نی‌ریزی». استاد بیانی این قرآن را که برای فروش عرضه‌شده بوده، دیده و اطلاعات مختصری از آن به دست داده است که به آن اشاره شد....
جمال الدین محمد بن جلال الدین عبداللّه حسینى
دانشنامه مشاهیر » عالمان و عارفان نیریز » خاندان سید جلال الدین عبدالله حسینی » خاندان سید قطب الدین محمد حسینی » جمال الدین محمد بن جلال الدین عبدالله حسینی »
     جمال الدین نزد پدرش و دیگر بزرگان به کسب علم پرداخت. ظاهرا نزد زین الدین خوافى نیز تلمذ کرد. پس از آن به تعلیم و تربیت پرداخت. مهمترین شاگردان او، علاوه بر برادرش شهاب الدین احمد، پسر خواهرش، علاء الدین محمد بن عفیف الدین بود.  ...
در ملامت و ناز معشوق به عشاق(اثر شهاب نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » شهاب نیریزی » آثار شهاب نیریزی » مثنویات »
نگفتم پامنه در عشق بازى                  که جان و سر در این سودا ببازى   نگفتم اول عشق است زارى                نگفتم آخر عشق است خوارى   نگفتم درد بى درمان بود عشق                   نگفتم آتش سوزان بود عشق   نگفتم شادمانى نیست در عشق            به جز سوز نهانى نیست در عشق   نگفتم عشق را...
قصیده در منقبت حضرت على (ع)-(اثر شهاب نیریزی)
دانشنامه مشاهیر » شاعران و سخنوران نیریز » شهاب نیریزی » آثار شهاب نیریزی » قصاید »
خنک آن نسیم عنایتى که وزد زکوت على‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌على                                             چه خوش آنکه پرده برافکنى ز رخ نکوت على‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌على من و مهرت اى شه لوکشف،سروجان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نهاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌همى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کف                                              نهراسم ار بکشند صف، سپه عدوت على على بظهور ذاتک ما بدا ببهاء وجهک مابها                              ...